ساعتها میتوان راجع به این مسئله بحث کرد و مطلب نوشت اما به طور خلاصه نتیجه گیری درباره اینکه آیا یک چاپخانه به درستی راهبری و هدایت میشود یا خیر در بررسی عملکرد و میزان بازدهی کارکنان آن مشخص میگردد. یک مجموعه چاپی که به درستی هدایت و راهبری میشود منظم است، در آن مقررات مجموعه اجرا میشود، سرپرستان و کارگران به مدیر خود احترام میگذارند، تمام تلاش خود را برای انجام دقیق خواسته های او به کار میگیرند و خودمحوری، تصمیمات شخصی و اعمال سلیقه ها در آن جایی ندارد. البته مفهوم این نظم، مقررات و احترام با ترس و ایجاد فضای رعب و وحشت که در برخی مجموعه ها حاکم است فاصله و تفاوت بسیار دارد. یک مدیر بابصیرت این مرزها را به خوبی میشناسد و با قدرت تشخیص بالای خود میتواند به طور مستقل درمورد اتفاقات و افراد قضاوت کند و نیازی به خبررسان ندارد. چنین مدیری همیشه بخشی از وقت خود را صرف امور اجرائی داخل سالن چاپ و تولید مینماید و میداند تنها سروکله زدن با ورقه ها و کامپیوتر و آمار و ارقام همه مشکلات را حل نمیکند.
بنابراین بهتر است مدیر بخشی از وقت خود را در سالن چاپ و صرف ارتباط و همفکری با سرپرستان و کارمندان و کارگران برای حل مشکلات کاری مجموعه نماید. در چاپخانه های متوسط و کوچک لازم است که حتما مدیر در هنگام بروز مشکلات فنی، خرابی و تعمیر ماشین آلات و تجهیزات مربوطه در سالن حضور داشته باشد و بر روند انجام پروسه های چاپی نیز نظارت کلی داشته باشد. (تکرار میکنم نظارت کلی به نحوی که در حضور سایر کارکنان مستقیما وارد حیطه وظایف مختص به سرپرستان نشود).
حتی ایرادی ندارد که در چنین چاپخانههائی مدیر مجموعه یا مدیر تولید بعضی روزها لباس کارگری بپوشد و مثل یک کارگر در سرویس دستگاهها کمک کند. این باعث میشود تا علاوه بر اینکه مدیر در جریان امور جاری در چاپخانه قرار میگیرد و فضای حاکم بر آن را از نزدیک لمس میکند بتواند پرسنل مستعد خویش را هم شناسائی کند و با آموزشهای فنی و ارتقای مهارتهای آنها موجبات پیشرفت افراد جایگزین را فراهم کند.
2- برای کارکنان متعهدش ایجاد انگیزه و اعتبار نماید:
یک مدیر چاپخانه باید نحوه کارکرد پرسنل را از نظر آماری کاملا زیر نظر داشته باشد. تیراژ چاپی، رعایت کیفیت در کار و نگهداری و سرویس مناسب ماشین آلات در روز و ماه و سال. بررسی این گزارشها باید به طور منظم انجام شود. یک مدیر خوب باید برای کارکنانی که بازدهی بالایی ایجاد کرده اند و وظایف خود را در تولید محصول با کیفیت چاپی به درستی انجام داده اند و در عین حال سلامت ماشین آلات را نیز حفظ کرده اند ارزش و اعتبار قائل باشد و به طرق مختلف آنها را تشویق کند و حتی درصورت لزوم از مدیران بالادستی برای آنها تقاضای تشویق و پاداش کند. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که یک مدیر نمیتواند یک کارمند و کارگر بی انگیزه را با اجبار و فشار باانگیزه کند. امروزه کارکنان در درجه اول این انگیزه را خودشان باید در وجودشان ایجاد نمایند و یک مدیر خوب تنها میتواند آن را تقویت کند. ضمنا ذکر این نکته ضروریتر است که یک مدیر ناتوان و ضعیف که کارکنان به توانائیهای مدیریتی و فنی و شخصیتی او اعتقاد ندارند، خود بزرگترین عامل بیانگیزگی کارکنان مجموعه اش خواهد بود.
3- انگیزه و تعهد:
به عنوان یک مالک چاپخانه یا مدیر اجرائی یا مدیر تولید در صنعت چاپ ابتدا باید خود باور داشته باشد که این همان صنعتی است که به آن علاقه مند است و میخواهد در آن جایگاهی داشته باشد و ماندگار شود. برخی مقایسه های غیر حرفه ای بین این صنعت با کسب و کارهای دیگر از نظر میزان سوددهی و برخی شرایط سخت و آسان دیگر کمکی به حل مشکلات آن، برون رفت از بحرانها و پیشرفت مجموعه ها نخواهد کرد. البته انگیزه، علاقه مندی و تفکر حرفه ای اگرچه شرط اول است اما به تنهائی کافی نخواهد بود. زیرا مدیریت یک مجموعه چاپی نیاز به فداکاری و صبر و استقامت زیادی دارد. بنابراین اگر واقع بین باشیم باید بگوئیم که هرکسی توانائی مدیریت در مجموعه های چاپی را نخواهد داشت زیرا این کاری نیست که بتوانید با چند دقیقه دیرآمدن و زود رفتن از ساعت 9 صبح تا 4 بعدازظهر همه چیز را سامان دهید.
این کار مثل حرفه نیروهای امدادی مسئولیتی سنگین دارد و دغدغه ذهنی و مشغله تمام وقت مدیر مجموعه خواهد بود که انرژی زیادی را میطلبد. تعهد و فداکاری در چنین مسئولیتی ضروری است. البته اگر شما به عنوان مدیر مجموعه خود جزو کارمندان مجموعه محسوب میشوید میبایستی هزینه این انرژی، وقت و فداکاری که به خرج میدهید هم به شما پرداخت شود!
4- درک مناسب از پروسه چاپ:
طبیعتا کسی که مسئولیت مدیریت چاپخانه ای را به عهده میگیرد باید درمورد فرآیند چاپ در مجموعه تحت نظرش، نحوه کارکرد دستگاهها و توانائی خروجی آنها، کنترل کیفیت در فرآیند چاپ و محصول چاپی اطلاعات کافی داشته باشد تا در هنگام نیاز بتواند با مشورت کارمندان و سرپرستان برای مشکلات فنی بوجود آمده در طی پروسه انجام کار چاره اندیشی کند. مدیری که دانش فنی کافی در زمینه فعالیت تخصصی چاپخانه اش ندارد نمیتواند تصمیم گیرنده خوبی باشد. (این امر خصوصا درمورد چاپخانه های کوچک و متوسط اهمیت فراوان دارد)
5- آموزش مداوم برای خود و پرسنلش را جدی بگیرد:
در دنیای امروز نیاز به آموزشهای مداوم یک ضرورت است. تغییرات خیلی سریع اتفاق میافتد و تکنولوژیهای جدید که بازار و کسب و کار را متحول میکنند به سرعت پیشرفت میکنند. اگر هزینه آموزش را امروز پرداخت کنید خیلی بهتر از فرداست. یک مدیر موفق همیشه از زمان جلوتر است و به موقعیتهای کاری و مسائل و مشکلاتی که احتمالا در آینده سد راه او و مجموعه اش قرار خواهد گرفت و به خوبی باور دارد که اگر چه آموزش هزینه بر است اما سود دوچندان آن با کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت و بازدهی در آینده نزدیک به مجموعه باز میگردد.
البته وقتی صحبت از آموزش میکنیم فقط منظورمان کارگران نیستند. همه سرپرستان، کارمندان و خود مدیران مجموعه هم نباید از آموزش غافل باشند. یک مدیر چاپخانه باید مطالعه داشته باشد و همیشه آماده یادگیری چیزهای جدید حتی از کارکنان تحت مدیریتش باشد. او باید تلاش کند که مهارتها و دانش خود را به طور همزمان با کارکنانش افزایش دهد.
6- ارتباط کلامی موثر:
یک مدیر باید بتواند از طریق صحبت کردن با دیگران ارتباطی قوی برقرار کند. این مسئله بسیار مهم است که شما بتوانید با همکاران، مشتریان، مدیران ارشد و سایر اطرافیان ارتباط کلامی مداوم و سالمی داشته باشید. این ارتباط مداوم کلامی از طریق جلسات مفید و حتی کوتاه و مختصر و غیر رسمی میتواند جلوی بروز بسیاری از مشکلات را بگیرد و بسیاری از مشکلات بوجود آمده را قبل از اینکه به نتایج زیانباری منتهی شود حل و فصل کند. خصوصا اگر مدیریت یک چاپخانه یا مدیر تولید نتواند با مدیران بالادستی خود ارتباط کلامی صحیح و پیگیری برقرار کند باید منتظر باشد تا نتایج حاصل از آن را در عملکرد سرپرستان و کارمندان و کارگران خود ببیند و این یعنی علامت خطر. همچنین در ارتباط با پرسنلش هم باید درخواستهایش را کاملا روشن و واضح مطرح کند و برای آنها به طور دقیق مشخص کند که چه چیزی قابل قبول و چه چیزی غیر قابل قبول است و نتایج عملکرد آنها را هم پیگیری و بررسی کند. یک مدیر واقعی هیچ وقت به خاطر اینکه کارکنان کاری را مطابق استاندارد مجموعه یا کیفیت مورد نظر او انجام نداده اند خودخوری نمیکند و عصبی نمیشود او درخواستهای خود را به طور روشن و منطقی با کارکنانش مطرح میکند و در عین حال که انعطافپذیر است منفعل نیست و چشمان خود را به روی خطاها، بیمسئولیتی ها، تنبلی ها و رفتارهای نامناسب و خارج از برنامه و خودسرانه و خودمحورانه نمیبندد.
ناظمی پناه ، مدیریت ، چاپخانه