صنعت چاپ كشور ما چندین سال سخت را به طور پیاپی پشت سر گذاشته (200 چاپخانه در مدت كوتاهی تعطیل شده است) و اینك با وجود پتانسیلهای ارزندهیی كه دارد، از نفس افتاده است و این در حالی است كه هنوز با وجود گسترش اینترنت، فضای مجازی و شبكههای اجتماعی، در كشور ما صنعت چاپ بار سنگین فرهنگ، آموزش، اطلاعرسانی، بستهبندی، تبلیغات و حمایت از سایر فعالیتهای اقتصادی را به دوش میكشد.
براي ارائه تصويري گويا از وضعيت صنعت چاپ كشور توجه شما را به دو نكته جلب ميكنم:
1- طي دو سال اخير، ورود ماشينهاي چاپ افست نو به كشور در حد صفر بوده است.
2- دستمزد خدمات چاپ و دريافتي چاپخانهها بابت چاپ فرمهاي مختلف، تقريبا ثابت مانده و در مواردي كه افزايش يافته باشد، اين افزايش بسيار كمتر از نرخ تورم بوده است.
نتيجه منطقي در گزاره بالا اين است:
صنعت چاپ نياز فوري به نوآوري و توسعه دارد، اما چاپخانهداران به خاطر محدوديت منابع مالي امكان سرمايهگذاري ندارند. جالب است بدانيم روند كاهشي يا بهتر بگوييم افت شديد سرمايهگذاري با بالارفتن نرخ برابري ارزهاي خارجي، به مدت كوتاهي پس از نمايشگاه دروپا 2012 رخ داد. يعني درست پس از معرفي جديدترين فناوريهاي چاپ. چاپخانهداران به دنبال شك تغيير نرخ ارز، چندي به انتظار نشستند تا شايد نرخ ارز متعادلتر شود كه نشد. سرانجام به?ناچار نرخهاي جديد را پذيرفتند ولي كيسه آنها خاليتر از هميشه شده بود. زيرا در اين چند سال، آنها نتوانستند نرخ خدمات چاپ را نه متناسب با افزايش دلار (يعني سه برابر)، بلكه متناسب با نرخ تورم (يعني بين 30 تا 40 درصد) بالا ببرند. در حالي كه براي خريد مواد مصرفي و قطعات مجبور بودند، همهچيز را با نرخهاي جديد تامين كنند. اما دو كلمه بشنويد از همسايگان ما. كشورهايي مانند تركيه و امارات پس از دروپا 2012، صنعت چاپ را باز هم نوسازي كردند و گسترش دادند. ماشينهاي چاپ متنوع، سريعتر، با ابعاد بزرگتر و قابليتهاي فراوان براي ارتقاي كيفيت در چاپخانههاي اين دو كشور نصب شدند. (فرصتهاي ايران براي جلو افتادن اين دو كشور، سريالي دنبالهدار است كه دست كم 30 سال از آن ميگذرد.)
باز هم جاي اميدواري هست
با وجود اين وضع دشوار به خاطر پتانسيلهاي پايدار در صنعت چاپ و بيش از هر چيز به?خاطر نيروي انساني فعال و باتجربه و البته قانع و صبور صنعت چاپ ايران هنوز سرپاست و به?اتكاي نيروهاي تلاشگر و تحصيلكرده، زمينه را براي رشد فراهم ميسازند. خوشبختانه با افزايش شمار فارغالتحصيلان رشته چاپ، حالا پتانسيل خوبي براي به كارگيري نرمافزارهاي مديريت، برنامهريزي توليد و كنترل كيفيت به وجود آمده است. از طرفي، فرصتهاي تجاري آشكاري در كشورهاي همسايه، به ويژه عراق، افغانستان و تركمنستان براي چاپكاران ايراني به دست آمده است. تقاضاي اين كشورها به خدمات چاپ ايران محدود نميشود، بلكه آنها از خدمات فني برخي نمايندگان براي نصب و تعميرات نيز بهرهمند ميشوند. اما بايد دانست كه اين فرصتها نيز هميشگي نخواهند بود و براي حفظ آنها بايد تمهيدات هوشمندانهيي صورت گيرد.
وظايف ما
با توجه به مطالب بالا چاپكاران و صاحبان چاپخانهها از طرفي و نيز دولت و برنامهريزان كشور از طرف ديگر، هر كدام مسووليتهاي فوري و درنگناپذيري دارند. صاحبان صنعت چاپ و مديران بخش خصوصي بايد با برنامهريزي دقيق و برآوردهاي روشن، مطالعات بازاريابي دقيقي درباره كسب و كار خود در منطقه صورت دهند و با استانداردهاي جهاني به توليد محصولات چاپي همت گمارند. دولت و برنامهريزان و به ويژه بانكها بايد تسهيلات لازم را براي نوسازي صنعت چاپ فراهم سازند و به شيوهيي معقول، برخي محدوديتها براي ارائه تسهيلات را از ميان بردارند.