سفارشات 35413111-051
صنعت نشر و معضلی به نام کتاب سازی!

شاید در دید نخست برای نویسندگان تازه کار، هیجان انگیز و شیرین باشد که ناشری در ازای دریافت پول کتابشان را چاپ کند اما بی تعهدی برخی ناشران نسبت به معرفی و فروش آثار نویسندگان نوپا در نهایت کام آنان را تلخ خواهد کرد؛ ناشرانی که نه خدمت به صنعت نشر، بلکه فقط کتابسازی می کنند. 

چند سالی است که تب نویسندگی وچاپکتاب در جامعه بالا گرفته است؛ تا جایی که هر یک از ما شاید در اطرافیان خود افرادی را بشناسیم که اگرچه از نظر دانش ادبی و علمی در سطح‌های عالی قرار ندارند اما کتابی با نام خود بهچاپرسانده‌اند. اگرچه این اتفاق به خودی خود اتفاق بدی نیست اما چرخه‌ای که روند انتشار کتاب را برای نویسندگان آسان کرده، به چرخه‌ای تبدیل شده است که خروجی آن فقط منفعت ناشر را به دنبال دارد و سود مالی و موفقیت نویسنده در آن جایی ندارد. 

برای لمس بهتر این موضوع کافی است به برخی ناشران سربزنیم و به آنان پیشنهادچاپکتاب بدهیم؛ در کمال شگفتی می بینیم که گروهی از ناشران بدون درنظر گرفتن محتوا و ارزش ادبی یا علمی یک کتاب و فقط در برابر دریافت مبلغ های زیاد، حاضر بهچاپ کتاب می شوند. 

این روزها نویسنده سرشناس، ناشناس، قوی یا ضعیف برای گروهی از ناشران فرق چندانی ندارد و همه افراد به یک نسبت به شرط پرداخت پول می‌توانند در روند بی فرجام کتابسازی آنان سهیم شوند؛ روندی یک‌طرفه که در آن ناشر پس از نشر کتاب، هیچ تعهدی نسبت به معرفی یا فروش آن از خود نشان نمی‌دهد. 

به دنبال رویکرد غیرمتعهدانه برخی ناشران، این نویسندگان کم تجربه هستند که رویاهای خود را بربادرفته می‌یابند و مجبور می‌شوند کل تیراژ کتاب خود را یا مهمان انباری خانه کنند یا دور بریزند. 

در این میان پرسش مهم آن است که چرا یک نویسنده برایچاپکتاب خود باید به ناشر پول پرداخت کند؟ مگر رسم انتشار کتاب همواره این نبوده است که ناشر با اطمینان از فروش یک کتاب آن راچاپکند؟ حالا اما این روند، چرخشی صد و هشتاد درجه‌ای کرده است؛ یعنی ناشر با آگاهی از فروش پایین یک کتاب و فقط با انگیزه دریافت پول دست به انتشار می‌زند و پس از نشر یک کتاب، تلاشی برای معرفی اثر و نویسنده آن نمی‌کند. 

از این رو می‌توان گفت برخی ناشران با عملکرد غیرمتعهدانه خود چرخه انتشار کتاب را به چرخه‌ای معیوب تبدیل کرده‌اند که کارکرد آن جذب نویسنده، دریافت پول از آن و تولید کتاب‌های بدون بازار فروش و بدون مخاطب است. 

با توجه به این روند می‌توان گفت این روزها کتابسازی گردش مالی و رونق خوبی برای برخی افراد دارد؛ شاید به همین دلیل است که تعداد مراکر نشر کتاب بیشتر از همیشه شده و ناشران ریز و درشت هم فراوان شده‌اند. 

شمار زیادی از نویسندگان و ناشران حرفه‌ای نگاه مثبتی به شرایط به وجود آمده در حوزه نشر ندارند. آنان روند ایجاد شده درچاپ کتاب را هم برای صنعت نشر و هم برای نویسندگان تازه کار که بیشتر آنان جوان هستند، نوعی چالش می‌دانند. آنان معتقدند با وضعیت نابسامانی که برخی ناشران در حوزهچاپکتاب به وجود آورده‌اند، دیگر کسی به فکر انتشار اثرهای شایسته و ماندگار و کشف استعدادهای واقعی در عرصه نویسندگی نیست. 

در این دور باطل، نویسندگان کم تجربه نیز به دلیل آسان بودنچاپکتاب‌هایشان از سوی برخی ناشران، برای خلق و ارایه اثری بی نقص به خود دشواری نمی‌دهند. آنان برای انتشار آثار خود با ناشران حرفه ای و دیگر نویسندگان با تجربه مشورت نمی‌کنند و فقط با انگیزه کتاب داشتن و نویسنده شدن هر اثر خامی را به دست هر ناشری به انتشار می‌رسانند. 

اینگونه است که این نویسندگان در نهایت ناگزیر به فروش کتاب‌های خود در خیابان‌ها و معابر عمومی می‌شوند یا ناگزیر هستند کتاب‌هایچاپشده را دور بریزند! 

چندی پیش از یکی از شاعران معاصر در گپ و گفتی که با ما داشت در کمال تاسف داستان جوان نویسنده‌ای را بازگو کرد که پس از چاپکتابش نزد یکی از ناشران غیرحرفه‌ای، به دلیل مسوولیت ناپذیری ناشر در فروش و معرفی کتاب وی به جامعه هنری، دچار سرخوردگی شده و تمام کتاب‌های خود را در رودخانه ریخته است. 

به گفته این شاعر تنها راه حل رهایی از این معضل، آگاهی جامعه و علاقه‌مندان به نویسندگی نسبت به شرایط حاکم بر بازار نشر کتاب است. 

همچنین، نویسندگان تازه کار نباید برای انتشار کتاب‌هایشان عجله و ناپختگی از خود نشان دهند. آنان باید پیش از انتشار اثرهای خود، با حضور در محفل‌های نویسندگی و فعالیت در نشست‌های علمی، ادبی و هنری گامی در جهت معرفی خود در جامعه نویسندگان بردارند و با شرکت در کلاس‌های آموزشی و کارگاه‌های نویسندگی به کسب مهارت در این زمینه بپردازد. 

در شرایطی که یک نویسنده بتواند خود را به عنوان صاحب اندیشه و قلم به هم صنفانش بشناساند، دیگر نیازی به پرداخت مبلغ‌های هنگفت برایچاپکتاب خود به ناشران سودجو ندارد و می‌تواند اثر خلق شده را به ناشری واقعی و مسوولیت‌پذیر‌ بسپارد و نسبت به طی شدن مرحله‌های معرفی و فروش اثر اطمینان کامل داشته باشد. 

افزایش آگاهی جامعه در خصوص معضل کتاب‌سازی یا چالش‌های دیگر موجود در حوزه فرهنگ، می‌تواند به تولید علم، هنر، ادبیات و فرهنگ حقیقی بیانجامد. نویسندگان جوان باید بدانند که به دست آوردن نام و دستیابی به شهرت، با انتشار کتاب حاصل نمی‌شود و این دیدگاه، دیدگاهی نادرست است که به ویژه در چند سال گذشته رونق زیادی در جامعه یافته است. 

علاقه‌مندان به نویسندگی باید به این آگاهی برسند که برای نویسنده شدن فقط استعداد کافی نیست، بلکه دانش و مهارت است که به ترقی و پیشرفت افراد در مسیر نویسندگی یاری می‌رساند؛ دانش و مهارتی که یک نویسنده را از روی آوردن به ناشران کتاب‌ساز، بی مسوولیت و منفعت طلب بی‌نیاز می‌کند.

منبع:خبرگزاری ایرنا

لیتوگرافی دیجیتال گویا اسکنر مشهد